در قسمت قبل مطالبی درباره دیدگاه نوجوانان نسبت به والدین، ایجاد مقررات برای سعادت و سلامت خانواده و ایجاد رابطه دوستانه با نوجوانان مطرح شد حال می خوانیم...
باورهای غلط را با اطلاعات و شناخت صحیح تغییر دهیم
باورهای غلط را با اطلاعات و شناخت صحیح تغییر دهیم
ابتدا خوب است بدانیم نگرش افراد از چه اجزا و عناصری تشکیل می شود تا پس از آن به تغییر آن نوع نگرش بپردازیم .
دیدگاه یا نگرش افراد در مورد هر موضوعی از عناصر متفاوتی تشکیل یافته است ؛ از جمله عنصر شناختی ، عاطفی و آمادگی .
اعتقادات ، ارزشها و باورهای ما ، با توجه به شناختی که در حیطه آن مورد بخصوص به دست آورده ایم ایجاد می شوند.
شناختی که سبب می شود روی اعتقاداتمان پافشاری کرده و آنها را محترم بدانیم . به طوری که به سادگی تغییر عقیده نداده افکار و ایده های دیگران را نپذیریم. پس برای تغییر نگرش می بایست روی عنصر شناختی باورها تکیه کرد . می بایست باور غلط را با اطلاعات و شناخت صحیح و اصولی جدید و جایگزین کردن آنچه بهتر می دانیم تغییر دهیم . زیرا تا اندیشه های ما تغییر نکند رفتار ما متحول نخواهد شد. پس اولین گام ، تغییر شناخت و داشتن جایگزین برای آن نوع نگرش محسوب می شود . بُعد دیگر نگرش ها ، عنصر عاطفی است . عاطفه ای که نسبت به هر موضوع داریم ممکن است مثبت باشد یا منفی. البته عواطف مثبت یا منفی همراه با نوعی ارزشیابی هم هست . یعنی یا آن پدیده بخصوص را می پسندیم و دوست داریم و یا نه . پس از مرحله شناخت باید بدانیم که چه چیزهایی برای فرد ، عواطف مثبت یا منفی ایجاد می کند تا در تغییر نگرش از این عواطف استفاده کنیم .
هر نگرش ، آمادگی برای عمل و رفتار را در انسان ایجاد می کند. زیرا آنگونه رفتار می کنیم که می اندیشیم. پس توجه به شرح حال ، گذشته و اکنونی که برای رفتار امروزی فرد تقویت کننده خاص او تلقی می شود نکته مهم دیگری است که در صورت رعایت آن می توان بیشتر به هدف نهایی که تغییر در باورهاست رسید .
مثال : فرض کنیم متوجه شده ایم که پسر نوجوان ما به سمت سیگار گرایش پیدا کرده و حتی مدتی است که این ماده افیونی را به عنوان تفریح و یا نشانه ای جهت ورود به دنیای بزرگسالی ( و یا به تعبیر نوجوانان کم نیاوردن در محفل دوستان ) مصرف می کند . چطور می توانید با توجه به مطالب ذکر شده ، ذهنیت او را نسبت به مصرف سیگار تغییر داده از اعتیاد او به این معضل تقریباً همگانی ( و بعدها اعتیاد افیونی ) جلوگیری کنید ؟
بیایید با این تمرین یادآوری کنیم . گفتیم نگرش یک عنصر شناختی دارد . پس در ابتدا باید بدانیم که فرزند نوجوان ما از سیگار چه می داند ؟ چرا و چگونه مصرف آن را عادت رفتاری خود قرار داده؟ از مزایا و معایب آن چه می داند ؟ عاطفه او نسبت به مصرف سیگار چیست ؟ آیا می اندیشد که در مواقع بحرانی ، هنگامی که فشارهای عصبی بر او وارد می آیند این ماده آرامش خاطر او را فراهم می سازد ؟ پیشینه مصرف سیگار در کجاست؟ خانواده ، دوستان و ... ؟ پیش زمینه فکری و عملی آن از کجا پدید آمده و ...
جذابیت و مقبول بودن پیام دهنده
پس از دانستن این مطالب ، خوب است نسبت به دانستنی های خودمان تعصب نداشته باشیم. الزامی وجود ندارد که فرزند فقط سخنان ما را ، آنهم به خاطر این که والدین او هستیم بپذیرد . بیایید ببینیم در آن مورد بخصوص ، نوجوان سخن چه کسی را بیشتر می پذیرد . زیرا جذابیت و مقبولیت پیام دهنده یکی دیگر از موارد مهم و اساسی در تغییر نگرش محسوب می شود . از آنجا که گام اولیه ، شناخت صحیح و اصولی است پس می توان این اطلاعات لازم و اصولی را از متخصص آن فن دریافت کرد .
برگردیم به مثال سیگار . می توان نوجوان را به کسی معرفی کرد که کارشناس آن موضوع بخصوص است . مثلاً یک پزشک به خوبی می تواند بدون سوگیری ، معایب و مضرات سیگار را برای نوجوان بازگو کند و با تشریح مواد تشکیل دهنده آن به نوجوان بفهماند که تنها تلقین و تصور خود ماست که فکر می کنیم با مصرف سیگار آرامش پیدا می کنیم . وقتی شناخت نوجوان تغییر کرد حداقل در صورتی که بار دیگر کبریت را روشن کرد در نزدیک کردن آن به سیگار تردید به خرج خواهد داد .