دوشنبه 90 آبان 30 , ساعت 11:39 عصر
حیاط مدرسه
یاد اون روزا بخیر تو حیاط مدرسه
صحبتی بود بمیون سر زنگ هندسه
هرکدوم از بچه ها می دادن یه پیشنهاد
حرفایی رد و بدل شه که بمونه توی یاد
گفت معلم که بخون آوازی توی کلاس
تا کمی شاد بشن بچه ها چون گل یاس
تا که خوندم واسه شون ازجفای روزگار
جمع شدن به دور هم مث گلهای بهار
کاشکی که کوچیک بشم مث عهد بچگی
سر بگیرم دوباره شور و شوق زندگی
بازدوباره خاطرات عکس اون زمون تو قاب
زیر عکس نوشته بود همه با هم بگیم آب
نوشته شده توسط مژگان جهان بخش | نظرات دیگران [ نظر]